وجه تسمیه و نامگذاری کوه های ایران
وجه تسمیه و نامگذاری کوه های ایران
هر کوهی نامی دارد و تمام نام ها دارای معنا هستند. نام کوه ها خود به خود بوجود نیامده است: بلکه آن ها را به دلایل گوناگونی نامگذاری کرده اند. در گذر زمان، بسیاری از این دلایل فراموش شده، ولی نام کوه ها همچنان باقی مانده است. دلیل نامگذاری یا وجه تسمیه، جنبه های مختلف یک نام را از دیدگاه های گوناگون بررسی می کند. در مورد نام کوه ها، این دیدگاه ها می تواند اسطوره ای، مذهبی، تاریخی، جغرافیایی، فولکلوریک و یا موارد دیگر باشد.
وجه تسمیه کوه ها، قسمتی از فرهنگ کوهنوردی، جغرافیایی، تاریخی، ادبی و فولکلوریک ما را روشن می کند. باید گفت که به هیچ وجه نمی توان نظریه ای را به طور کامل مردود شمرد، حتی در مواردی که وجه تسمیه یک کوه به صورت عامیانه بیان شود. گاهی اوقات ممکن است وجه تسمیه عامیانه ما را به سوی وجه تسمیه واقعی هدایت کند. در این نوشتار، از کتاب ها و نشریات زیادی به عنوان مرجع یاد شده است.
این نوشتار از دو بخش تشکیل می شود: در بخش اول، عوامل مؤثر در نامگذاری کوه ها به طور عمومی بررسی شده و در بخش دوم، وجه تسمیه کوه های ایران به ترتیب الفبا، فهرست شده است.
الف- عوامل مؤثر در نامگذاری کوه های ایران را می توان به چند دسته تقسیم کرد:
رنگ:
به طور تقریبی از اسم بیشترین رنگ ها در نامگذاری کوه های ایران استفاده شده است. به تصور نخستین کسانی که کوه ها را نامگذاری کرده اند، شباهتی بین آن کوه و رنگی که کوه را با آن خوانده اید وجود داشته است؛ مثلا، برفی که روی کوه هاست و مدت زیادی روی آن می ماند، آن را سفید می کند. در ایران 70 کوه وجود دارد که نام آن ها فقط سفید است و این به غیر از کوه هایی است ک پیشوند یا پسوند سفید دارند، مانند: سفیدخانی، سفید چشمه، یا کمرسفید، و سنگ سفید. از سوی دیگر نام تمام کوه ها به فارسی نیست. تعداد زیادی از کوه های ایران نام ترکی دارند، مانند: آق بلاغ، آق تپه، آق داش، آق داغ، آق دربند و آق مزار. (سفید به ترکی «آق» گفته می شود) کوه ها اگر از زاویه پشت به نور دیده شود یا از مواد و سنگ هایی سیاه رنگ شده باشد، سیاه به نظر می رسد. 32 کوه اسم سیاه کوه در ایران وجود دارد و 68 کوه با پیشوند سیاه که مهمترین «سیاه ها» عبارت است از: سیاه بند، سیاه گوک، سیاه خانی، سیاه تخت، سیاه پال و سیاه کمان. نام رنگ های دیگری چون زرد، قرمز و سبز نیز به بسیاری از کوه ها اطلاق می شود. نام زرد به دلیل رگه های آهکی زرد، نام قرمز به دلیل وجود خاک رس و نام سبز به دلیل پوشش گیاهی به کوه ها داده شده است.
عدد:
گروه دوم ترکیب عدد با اسامی کوه هاست به ویژه اعدادی که حالت تقدس دارند، مانند: چهار (یال چهار پالون)، هفت (هفت سران لار، هفت خوانی)، چهل (چهل تن، چهل نابالغان، چهل چشمه، چهل دختر، چهل خشت و چهل شهیدان)، هفتاد (هفتاد قله).
جنس:
وجود سنگ آهن، شیشه، گچ، نمک، سنگ سفید، سنگ سیاه، نقره، فیروزه و کانی های گوناگون، کوه هایی به همان نام ها را بوجود آورده است. در ایران 18 کوه به نام گچ و 77 کوه نمک و نمکی داریم.
جانوران:
از نام جانوران هم در اسم گذاری ها استفاده شده است، مثل: خرسان، کرکس، شیرکوه، گرک، پلنگ کوه، خرگوشان، کفتارکوه، اشتران کوه، گاوچال، مارکوه، میش چال و تخت خرس.
گیاهان:
بعضی از کوه ها به دلیل نزدیکی به مزرعه یا محل کاشت محصولی خاص نامگذاری شده اند، مانند: دشت آلو، دره سیب، دره انجیر و بادامستان. وجود گل های زرد درخت سنجد و گون هم نام های کوه گل زرد، کوه چشمه سنجد و گردنه گون پشته را بوجود آورده است.
مکان های مذهبی:
وجود مقبره بسیاری از امامزاده ها یا اشخاص مذهبی در دامنه کوه ها یا آتشکده ها دلیلی برای نامیدن کوه ها به نام آن اشخاص بوده است: کوه های قعله دختر، آتشگاه، امامزاده عبدالله، امامزاده قاسم، ابوذر، امامزاده باباسرخه و امامزاده هاشم از این جمله اند. کوه هایی که بر مبنای اعتقادات مذهبی (کوه الله داغ و کوه الله اکبر) نامگذاری می شوند نیز در این گروه جای دارند.
شخصیت های تاریخی و افسانه ای:
نامگذاری کوه های تخت سلیمان، بلقیس و کوه هایی که نامی از قهرمانان افسانه ای چون رستم دارند نیز با الهام گرفتن از شخصیت های تاریخی و افسانه ای صورت گرفته است. (در همین مقاله به دلیل نامگذاری تخت سلیمان و چک چک توجه کنید.)
ب- وجه تسمیه کوه های ایران به ترتیب الفبا
آتشگاه
در غرب اصفهان و در شمال دره زایندهرود، تودهی کوچکی به نام کوه آتشگاه با ارتفاع 1670 متر قرار دارد. این کوه در زمان ساسانیان محل آتشکده بوده است.
جغرافیای استان اصفهان، ضمیمه جغرافیای ایران، ص13آثار ملی اصفهان، ص117
آلمابلاغ
واژهای ترکی و به معنای چشمهی سیب میباشد. آبهای منطقه آلمابلاغ سبک و گوارا بوده و اغلب فاقد مواد زاید میباشند و شاید اطلاق این نام از همین نشات گرفته باشد.
کتاب قلههای الوند، ص31
آویدر
این کوه در جنوب غربی شهر سنندج قرار دارد. چشمههای آب صاف و گوارایی در کمر کوه جاری است و از آب این کوه، آسیابهای زیادی در درهی آبیدر دایر است. واژهی آبیدر در اصل ((آویدر)) بوده، که ((آو)) در اصطلاح کردی مخفف آب است. بنابراین لفظ آویدر به معنی کوه با آب است.
تحفهی ناصری، ص65/ص25
اخلومد
درهای در نزدیکی مشهد است. هنگام حملهی اعراب سرداری عرب به نام خالد مامور فتح این دره بود. مردم این دره، هرگاه سربازان خالد را میدیدند فریاد میکردند: خالد آمد و به تدریج اسم این دره به اخلومد تبدیل شد.
عباس جعفری
البرز
البرز در پهلوی، هربرز، هرهبرز، هربورس و در اوستا، هره برزئیتی و یا هارابرزایتی نامیده شده است. این اسم مرکب از دو جزء هر به معنی کوه و برز به معنی بالا، بلند و بزرگ و در مجموع به معنی کوه بلند، کوه مرتفع و کوه بزرگ است.
فرهنگ دهخدا و معین
الموت
قلعهی الموت را به سبب ارتفاعی که دارد ((الهموت)) گفتند یعنی عقاب آشیان، زیرا ((اله)) به معنی عقاب و ((آموت)) به معنی آشیان است و چون عقاب در جاهای بلند آشیان میکند، آن قلعه را بدین نام خواندهاند و به کثرت استعمال ((الموت)) شده است. نام کوه از این قلعه است.
لغت نامه دهخدا
الوند
واقع در جنوب غربی همدان. میگویند الوند در اصل اروند بوده که به علت کثرت استعمال تغییر یافته است. الوند از ال و پسوند وند تشکیل شده که وند به معنی مکان، جا و ال به معنی تندی و یربالایی زیاد میباشد. بنابراین الوند به معنای جایی که سربالایی تند و بسیار زیاد دارد.
بر فراز قلههای الوند، ص25 و 26
الوند نام کوهی در جنوب همدان است. این نام در متون پهلوی اروند و در اوستا ائورونت ضبط شده است.
نامه کمره، جلد1، ص298
گویند شخصی در آن کوه آسوده است که نام او اروند بوده، به همین سبب کوه را به نام او خواندند.
برهان قاطع، ص111
بزقوش
این کوه در جنوب کوهستان سبلان واقع شده و حدود 120 کیلومتر طول و 45 کیلومتر عرض دارد. چون رشته کوه مزبور به شکل گوش بز است به همین سبب آن را بز گوش نامیدهاند.
اردبیل شهر مقدس، ص22
بیرگ
کوه بیرگ یکی از ارتفاعات بلوچستان است. چون این کوه در منطقه بلنتر از سایر کوهها است بیرق نامیده شده است که در زبان بلوچی ق به گ تبدیل شده و بیرگ خوانده میشود.
جغرافیای استان سیستان و بلوچستان، ضمیمه جغرافیای ایران، ص2
بیستون
بیستون در پارسی باستان بغستان تلفظ میشده که مرکب از دو جزء ((بغ)) و ((ستان)) بوده است که به معنی محل پرستش خدا میباشد. چون ایرانیان فراز کوهها را برای ستایش خدا مناسبتر میدانستند، این کوه مرتفع را جایگاه نیایش خدا نامیدند.
نام مکانهای جغرافیایی در بستر زمان، ص400
قله بیژن (دنا)
افسانه ای از شاهنامه فردوسی، " کیخسرو" پادشاه ایرانی، از راز آسمانی آگاه می یابد که عروج او نزدیک است. پس مرد کشاورزی به نام لهراسب را به جانشینی خود برمی گزیند،" بیژن " یکی از سرداران کیخسرو به همراه سی مرد سخت و دلیر این جانشینی را نمی پذیرند و در پی کیخسرو به سوی قله های سر به آسمان کشیده دنا می روند، گروه سواران هنگامی که برف و بوران در میگیرد، راه گم میکنند و تصمیم به بازگشت گرفتند، جز بیژن! پس از سردار بزرگ بیژن (در محل گردنه بیژن) جدا میشوند و به محل فعلی سی سخت رسیدند، در آنجا در اثر سرمای زیاد، از این سی مرد تندیسهای یخی بر جای می ماند و اینچنین نام سی سخت شکل می گیرد،پس آنگاه به علت ندانستن محل دقیق مرگ سردار مهربان و بزرگ ایران "بیژن" سه قله دنا در نزدیکی محل گم شدن اوست با نامهای بیژن1 (ماش) بیژن 2 (برج آسمانی) و بیژن3 (قاش مستان، بلندترین قله دنا با ارتفاع 4450) نام میگیرد.
کتاب راه های صعود به قلل دنا / تالیف غلامرضا
پاتاق
کوه زاگرس به فارسی پاتاق خوانده میشود. چون کوههای مذکور به شکل تاق میباشند، به این نام منسوب شده است.
جغرافیای مفصل ایران جلد نخست، ص3
لغتنامه دهخدا
پشتکوه- پیشکوه
لرستان از قدیم به دو قسمت مشخص پیشکوه و پشتکوه تقسیم شده که به وسیلهی رشتهی عظیم کبیرکوه از همدیگر جدا شدهاند. وجه تسمیهی این دو قسمت مشخص این است که یکی در مشرق یا پیشکوه و دیگری در غرب یا پشتکوه واقع شده است.
ایرانشهر
پلنگان
کوه پلنگان از ارتفاعات شرقی دشت لوت است که در شرق آبخوران قرار دارد. چون در کوههای سیستان بین زابل و نهبندان پلنگ فراوان است، به همین سبب کوهی که در آنجا است پلنگان نام گرفته است.
شهداد و جغرافیای تاریخی دشت لوت، ص51
تخت
در حدود یک کیلومتری جنوب غربی ده قلیآباد( در 12 کیلومتری راه شوسه تهران- همدان) رشته کوه سنگی بزرگی به نام کوه تخت قرار دارد. این کوه دارای شکل نمایان و مخصوصی است و تا قله، مانند دیوار آهکی به هوا سربرکشیده و چون دژی است که گراگرد حصار ستبری فرا گرفته باشد.چون قله کوه خیلی تخت میباشد. به این نام منسوب شده است.
کوهها و غارهای ایران، ص385
تخت نادر
در ارتفاع 2900 متر قرار دارد و آن را نادر از این جهت نامیدهاند که چنین چمنزاری کمیاب است و به پندار برخی نادرشاه در موقعی که برای جنگ با عثمانی به همدان آمده در آن تخت و چادر خود را برپا نموده است.
کتاب قلههای الوند، ص24
تفتان
در بارهی نام تفتان برخی معتقدند که این نام از واژهی تفت به معنای گرم و سوزان آمده است و این نامگذاری به سبب خروج دمههای آتشفشانی مرکب از بخارآب و گازگوگرد از دهانهی آن است.
جغرافیای مفصل ایران
توچال
به معنی چال آبگیر و دریاچهی کوچک است. چون قلهی توچال در کنار دریاچه قرار دارد آن را بدین نام خواندهاند.
تهران در گذشته و حال
توزگی
آبخوران موقع جغرافیایی مناسبی سر راه زاهدان و نه دارد. در شرق آن کوه چاه رحمان است و آن طرف کوه چاه رحمان، کوه توزگی قرار دارد. توز اسم گیاه است.
شهداد و جغرافیای تاریخی دشت لوت، ص309
جانستون
جانستون مخفف جان ستان است. دشت پای کوه به قدری زیبا است که جان را میستاند.
جفتان
سومین قله رشتهکوه پلوار که نام دیگر آن سیرچ است. وجه تسمیه این قله به دلیل جفت بودن دو قله در جوار یکدیگر است که اهالی پیرامون کوه، این نام را بر آن نهادهاند.
کتاب کوههای کرمان
جوپار
نام این کوه از روستای پای کوه گرفته شده است و وجه تسمیه آن: این شهر دارای دو قنات است به همین علت آن را جویبار نام نهادهاند که به تخفیف جوپار شده است.
هشت سال در ایران، ص290
قلهی جوپار به لک غار و سه شاخ بزرگ نیز معروف است. در لهجهی کرمانی لک به معنای بلندی است و چون در جنوب این قله، غار یخنیا واقع گردیده است جنوبیها به آن لک غار میگویند اما در شمال کوه قله با سه سه ستیغ بلند نمایان است که از دوردست و به ویژه در غروب به طرز بسیار زیبایی خودنمایی میکند این سه ستیغ را سهشاخ بزرگ مینامند.
کتاب کوههای کرمان
وجه تسمیهی جوپار این است که ایلات و قبایل بادیهنشین آن را جای پارسال مینامیدهاند و به تدریج جوپار شده است.
کتاب سفرنامه ژنرال سرپرسی سایکس، ص419 و 420
جهان بین
رشته کوه جهان بین در حومه شهر کرد قرار دارد. چون از فراز قله چلیچه، مرتفعترین قله رشته جهان بین، منطقه عظیمی شامل شهرکرد و شهرهای نجفآباد و اصفهان کاملا دیده میشود به همین مناسبت به آن نام جهان بین دادهاند.
کتاب کوهها و غارهای ایران،ص257
چاه برف
در منطقه خبر کرمان. دارای حفرهای است که برف دائمی در آن موجود است.
کتاب کوههای کرمان
چپکرو
کوهنوردان به دلیل تمایل قله به جهت غرب و سمت چپ نام چپکرو را بر آن نهادهاند.
چکچک
نیکبانو، یکی از دختران یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی، در حملهی اعراب فرار میکند تا به کوهی در نزدیک یزد میرسد و در آنجا با حال زار شروع به گریه میکند. از چکچک گریهی او چشمهای از کوه میجوشد و چکچک به پایین میریزد و نیکبانو ناپدید میشود. زرتشتیان زیارتگاهی در آن محل میسازند و کوه به چکچک معروف میشود.
چهل نابالغان
چون در فراز یکی از قلل منطقه به ارتفاع 4050 متر آثار سنگ قبر وجود دارد مردم منطقه تعداد آنها را چهل دانسته و اعتقاد دارند که 40 تن از راشدین در این منطقه به شهادت رسیدهاند و اقوال مختلفی در مورد آنها بر سر زبانهاست که سینه به سینه نقل شده لذا این قله به همین مناسبت چهل تن نابالغان نامیده شده است.
کوهنامه مانگ هلات، شماره6
چهلتن
کوه تفتان در اصطلاح محلی به چهلتن معروف است. در مورد وجهتسمیهی چهلتن چنین روایت است که روزی چهل تن از راشدین مذهبی در این کوه پدید آمده سپس از نظر غایب شدند. سکنهی این حول و حوش در اوایل این کوه را به احترام آن چهل تن ستایش و برای آن قربانیهای زیاد کردهاند.
خرسان
از کوههای تخت سلیمان. به مناسبت وجود خرسهای زیاد در این منطقه آن را خرسان نامیدهاند.
کتاب کوهها و غارهای ایران، ص320
خرسنگ
واژه خر اگر در کلمههای مرکب به صورت پیشوند آید به معنای بزرگ و نتراشیده و ناهموار به کار میرود. خرسنگ یعنی جایی که در آن سنگهای بزرگ و نتراشیده و ناهموار قرار دارد.
فرهنگ معین
درفک
واژهی درفک مرکب از دو حرف دال و فک میباشد. دال در زبان و لهجهی مردم گیل و دیلم نام پرندهای است بزرگ و شکاری که در ارتفاعات جواهردشت، الموت، عمارلو، طالقان و اشکور فراوان دیده میشود و زیر بالهای آن سفید است. واژهی فک در لهجهی همان اهالی به معنای آشیانه است. بنابراین در مجموع آشیانهی پرندهی شکاری کوهستان معنی میدهد.
سرزمین و مردم گیل و دیلم
درکه
واژه درکه مصغر دره به معنی دره کوچک است.
تاریخ تهران
درمیان
واقع در جبال بارز. وجه تسمیه این قله به دلیل وسط قرار گرفتن قله و محصوربودن آن توسط ارتفاعات دیگر منطقه است.
کتاب کوههای کرمان
دریاکوه
واقع در شمال غربی کوه چهل نابالغان لرستان. سابقا دریاچهی وسیعی بوده که به مرور راه پیدا کرده و آبهای آن خارج شده است. خشک شدن این دریا پس از ورود اقوام آرین اتفاق افتاده و بعدها به این کوه اسم دریاکوه را دادهاند.
جغرافیای مفصل ایران، جلد1، ص51
دشت میشان
چون محل تجمع عشایر و گلهداران بوده این نام را گرفته است. اما میشان مفهوم دیگری هم دارد. در کتاب تاریخ ادبیات ایران تالیف ا.برتلس مترجم کتاب آورده است که میشان نمودی از میتره- میترا خدای آفتاب ایرانیان باستان است. میدان میشان هم که محل مناسبی برای دیدار طلوع خورشید میتواند از چنین مفهومی گرفته شده باشد.
کتاب قلههای الوند، ص23
دماوند
دماوند یا دنباوند مرکب از دو جزء دم به معنای دمه و بخار و پسوند آوند. به معنای دارای دمه و دود و بخار.
به نقل از فرهنگ معین، جلد5، ص536
دوبیسل
نام یخچالی در کوه دماوند است. اصل آن دیو- سل بوده و به مرور به دوبیسل تبدیل شده است. دیو به همان معنای امروزی و سل به معنای آبشار است.
گفتگو با محمد موسوینژاد
رحمت
در 60 کیلومتری مرودشت است. آثار تخت جمشید در دامنهی غربی این کوه قرار دارد. این نام به مناسبت برآمدن خورشید یا مهر فروزان از پشت کوه به آن داده شده است. در حقیقت کوه رحمت ترجمه تحتاللفظی کوهمهر یا کمهر است.
نگرشی کوتاه بر تاریخ و جغرافیای تاریخی
زاگرس
ریشه اوستایی آن زاگر Za-G'R' به معنای کوه بزرگ است.
بنا به نظر آقای دکتر پرویز اذکائی نام زاگرس برگرفته شده از نام یکی از قبایل ماد به نام زاگارثی/ساگارتی (Zagarthians/Sagarthians) بوده که با تغییر ساگارت= زاگارت= زاگرت به زاگرس تبدیل شده است.
کوههای همدان، ص14
واژه زاکرو به معنی پشتهی بلند سربرکشیده است و همین واژه در نزد یونانیان زاگرس شده است.
خوزستان
زردکوه
به واسطهی طبقات آهکی زرد به این نام معروف شده است.
جغرافیای استان اصفهان،ص5
زنده
در 115 کیلومتری شمال غربی ایرانشهر کوه بزمان یا زنده قرار دارد. زنده از نام حضرت خضر پیامبر که همیشه زنده است گرفته شده و قدمگاهی هم در دامنهی این کوه وجود دارد.
جغرافیای استان سیستان و بلوچستان
سبلان
سبلان را در محل سولان گویند. بعضی آنرا برگرفته از کلمهی ترکی سو-آلان به معنی آبگیر میدانند. شاید این وجه تسمیه به سبب وجود برفهای دایمی بوده که همیشه آبها و چشمهها از آن جاری است.
اردبیل شهر مقدس
در زبان ترکی ساوالان از دو کلمه "ساو" به معنی "وحی" و "آلان" هم یعنی "گرفتن" نیز به کار برده شده است که در اینصورت "ساوالان" به معنی "وحی گیرنده" نیز می باشد و وجه تسمیه ی آن بعلت عزلت، عبادت و بعثت پیامبر باستان زرتشت در بلندترین نقطه ی این کوه عظیم است.
و در برخی نوشته ها معنی ساوالان را گیرنده آب ( سوالان) یا گیرنده صدا عنوان کرده اند. در منابع فارسی ساوالان با نام سبلان شناخته می شود که آن را از باران بزرگی به نام سبل می دانند.
سرده
در نزدیکی ملایر است و چون این کوه پشت به آفتاب بیشتری نسبت به کوه گرمه دارد بنابراین به کوه سرده معروف شده است.
مختصری پیرامون آثار مذهبی، تاریخی و دیدنیهای استان همدان
سفیدخانی
در 18 کیلومتری جنوب اراک است. نام آن به دلیل برف زیادی است که در زمستان بر پیکر عظیم و پرهیبت کوه مینشیند و در بیشتر ایام سال، حتا در اوایل تابستان برف دارد.
کوهها و غارهای ایران
سفیدکوه
در شمال دامغان قرار دارد.صفت سفیدی برای این کوه به سبب وجود صخرههای گنیس و گرانیت در این کوه است که در آفتاب میدرخشد. بعضی دیگر عقیده دارند نام این کوه به دلیل برفهای زمستانی آن است.
کوهها و غارهای ایران
سن سیمره
کوه منفرد سنسیمره از جهت شمال مشرف به کرمانشاه است. سیمره زنی عرب بود و دندانی درشت و برآمدهتر از دندانهای دیگر داشت. سپاهیان مسلمان، هنگام عبور از این محل به طرف نهاوند این کوه را بدین نام خواندند.
جغرافیای تاریخی شهرها
سوادکوه
سوادکوه امروزی قبلا پدشخوارگر نام داشت و بعد فرشوارکوه= بدشوارکوه= شواتکوه=سواتهکوه= سوادکوه
مازندران، جغرافیای تاریخی و اقتصادی، ص10و11
سیوله
یخچال سیوله از ترکیب سیو- له تشکیل شده است. سیو به معنای سیاه و له به معنی سیلاب.
گفتگو با محمد موسوینژاد
شانهکوه
به علت وجود تختهسنگهای بزرگ که از دور شبیه به دندانههای شانه هستند کوهنوردان به آن شانهکوه نام نهادند.
شاهزنده
در 35 کیلومتری جنوب غربی اراک قرار دارد. این کوه به شازند یا شاهزند معروف است. گویند کیخسرو در این غار پنهان شده است و روزی فریدونوار سر از غار بیرون خواهد کشید و دنیا را پر از فر کیانی خواهد کرد. از اینرو، کیخسرو ملقب به شاهزنده شده است.
جغرافیای استان مرکزی
شمشیربرید
ناصرخسرو که در قرن 5 هجری اصفهان را دیده است مینویسد: و به راه کوهستان روی به اصفهان نهادیم. در راه به کوهی رسیدیم. درهای تنگ بود. عام گفتندی این کوه را بهرام گور به شمشیر بریده است و آن را شمشیر برید میگفتند.
گنجینهی آثار تاریخی اصفهان
شهربابک
کوه شهربابک از ارتفاعات شهربابک است. شهربابک از شهرهای قدیمی ایران است و بنای آن را به بابک پدر اردشیربابکان نسبت میدهند.
جغرافیای استان کرمان
شیرکوه
واقع در جنوب غربی یزد. دو روایت برای وجه تسمیه وجود دارد1- شکل کوه مانند شیری است که سر بر دست نهاده و خفته است2- قله این کوه در بیشتر روزهای سال از برف پوشیده و به رنگ شیر، سفید است.
جغرافیای تاریخی شهرها
شیشه
در شرق شهرستان بیرجند واقع است. نامگذاری کوه شیشه به دلیل ترکیبات سنگ شیشه و سنگ طلق در آن کوه است.
خراسان
صفه
در 5 کیلومتری جنوب اصفهان است. به نظر میرسد که شکل کوه و قسمت صفحه مانندی که در دل کوه قرار دارد، باعث شده تا در تلفظ عامه نام صفه به آن داده شود.
هنر و مردم
طاف
کوهی است بلند که از خرمآباد به خوبی دیده میشود. به سبب آنکه یخها و برفهای ستیغ کوه از بلندی به پایین ریخته و آبشاری به وجود آورده طاف (در زبان لری به آبشار طاف گویند) نام گرفته است.
جغرافیای تاریخی و تاریخ لرستان
قزل ارسلان
قزل ارسلان سلجوقی آن را یکی از پایگاههای دیدهبانی خود قرار داده که جاده عراق به ایران را همیشه زیرنظر داشته باشد.
قلههای الوند، ص15
قلعه دختر
بر فراز این کوه آتشکدهای است که از زمان ساسانیان به جای مانده است. در آن هنگام پارهای از آتشکدهها به نام ناهید از ایزدان آیین زردشتی بنا میشده است و چون از میان تمام ایردان اوستا تنها نام این ایزد به صورت مونث ظاهر میشده است بناها و زیارتگاههایی که به ناهید معروف بوده به نام قلعه یا قصر دختر نامیده شده است.
کافرکوه
در امتداد دیوار عظیم پلوار واقع شده است. وجه تسمیه این قله به دلیل سختی و خشنی صخرهها و دیوارههایش میباشد.
کوههای کرمان
کبیرکوه
این کلمه تحریف شده کورکوه از سلسله جبال لرستان جنوبی است و منطقه را به دو قسمت پیشکوه و پشتکوه تقسیم کرده است. وجه تسمیه کوه به مناسبت درختان کوری است که در آن وجود دارد.
سفرنامه الموت، لرستان و ایلام، ص74
کرکس
در 12 کیلومتری جنوب غربی نطنز قرار دارد. حمداله مستوفی در بارهی کرکس نوشته است: کوهی سخت بلند است و از بلندی کرکس بر فرازش نمیرود.
کلاغ لان
اینجا را کلاغلان نامیدهاند زیرا در روزهای دور گذشته مامن و مرکز کلاغهایی بوده که در صخرههای آن لانه میکردهاند.
کتاب قلههای الوند، ص27
کل قدوس
واقع در رشته دنا. قله قدوس دنا به زبان محلی به نام کل قدویس یعنی قله پاک و بلند معروف است.
کتاب کوهها و غارهای ایران، ص333
کمره
در جنوب اراک واقع است. شهرستان خمین را در قدیم کمره مینامیدند و نام خمین از دو سدهی پیش به مرکز کمره اطلاق شده است. این شهر را شهربانو نامی که دختر موبد موبدان بوده بنا نهاده است. نام کوه کمره از کمرهی قدیم گرفته شده است.
جغرافیای استان مرکزی
کوهبنان
کوهبنان در شمال زرند، استان کرمان، قرار دارد. چون بلندترین نقطهی مرزی کرمان کوهبنان است، در زمان قدیم افرادی از طرف حکومت مامور میشدند که در بالای کوه مستقر شده و اطلاعات لازم را برسانند. آنها را کوهبانان میگفتند و به همین سبب این محل را کوهبنان نامیدند.
با من به کرمان بیایید، ص73
جغرافیای استان کرمان، ضمیمه جغرافیای ایران، ص25
کوهرنگ
کرنگ(کوه+رنگ) نام بلوکی در کوههای بختیاری بوده است و نام رودخانه و کوه کرنگ از آن گرفته شده است. کرنگ در قدیم نام شهری در کوهستان بختیاری بوده که آن را وهشت هرمز یا بهشت هرمز میگفتهاند. نام رود کوهرنگ از نام این شهر گرفته شده است.
رشد آموزش جغرافیا، شماره2/20؟/ ص30
کوهکیلویه
در جنوب غربی دنا واقع است. چون درخت زالزالک یا گیلک در این کوهستان بیش از دیگر نقاط فارس است پس از افزودن یه به این نام مرسوم شده است. اعتقاد دیگر بر این است که شخصی به نام گیلویه اهل الوار بر این کوهستان فرمانروا شده است.
گرمه
شهر ملایر در دامنهی کوه گرمه قرار دارد. ارتفاع این کوه 2206 متر است. وجه تسمیه کوه گرمه به علت موقعیت جغرافیایی و حالت طبیعی آن است. چون کوه رو به آفتاب است و حتا در سردترین روزهای زمستان نیز برف در آن دوام نمیآورد به همین سبب آن را کوه گرمه نامیدهاند.
کتاب همدان مختصری پیرامون آثار مذهبی تاریخی و دیدنیهای استان همدان، ص68
ملک محمد
کوه ملک محمد در شمال لوت مرکزی قرار دارد. ملک محمد نامی راهنمای دکتر گابریل در دشت لوت بوده است. نام او را بر این کوه نهادند.
شهداد و جغرافیای تاریخی دشت لوت، ص166
میان سه چال
کوههای شمالی، البرز، البرز غربی، بخش شمالی. این کوه میان سه چال معروف منطقه ی تخت سلیمان قرار دارد: سرچال، علمچال، تخت چال.
مرتضی دزفولی
میانکوه
در منطقهی بختیاری واقع است. چون این کوه بین زردکوه و سفیدکوه قرار دارد آن را میان کوه مینامند.
سفر به دیار بختیاری
هزار
فراوانی وجود گیاهان معطر و داروئی گوناگونی است که قبلا به هزارگیاه معروف بوده و وجود گیاهان معطری که عطر آن فضای کوهستان را آکنده میسازد.
کتاب کوههای کرمان
کوه هزار را به مناسبت هزاران گل و گیاه این منطقه هزار مینامند، رایحه گل و گیاه و انواع و اقسام نباتات این حوالی مشام را عطرآگین میسازد.
کتاب سفرنامه ژنرال سرپرسی سایکس، ص435
هزارمسجد
به واسطه داشتن ستونهای مرتفعی از سنگ بازالت در قله که از دور شبیه به منارههای متعدد است آن را هزار مسجد خواندهاند. "فرهنگ معین"
در کوه هزار مسجد خانقاههای عدیده و معتبر بوده و شاید بدین لحاظ معروف به هزارمسجد شده.
جغرافیای تاریخی قوچان به نقل از مطلع الشمس، ص
پی نوشت1: به مرور سایت کوهنوردان زرتشتی نام کوه ها یا قله هایی به آن اضافه میشود.
پی نوشت2: بیان این توضیح از جانب نگارنده (مرتضی دزفولی) ضروری است که مطالب به دو صورت گردآوری شده اند:
1- مطالب موجود در کتاب ها یا نشریات که به طور کامل یا خلاصه با ذکر منبع آمده است.
2- مطالبی که به صورت شفاهی از کوهنوردان یا افراد دیگر شنیده شده که آن هم با ذکر نام گوینده آمده است.
نگارنده در هیچ موردی اظهار نظر شخصی نکرده و تمام شنیده ها و خوانده های خود را نگاشته است.
منابع:
«کوه ها و کوه نامه ایران» تألیف آقای عباس جعفری
«نام مکان های جغرافیایی در بستر زمان» تألیف خانم مهرالزمان نوبان
فصل نامه کوه - شماره های 15 تا 18 - گردآوری مرتضی دزفولی , سایت فرود
سایت کوهنوردان زرتشتی
نظرات (۰)