بیماری ارتفاع
بیماری ارتفاع
بیماری ارتفاع 85%-%25 از مسافران به ارتفاعات بالا را بسته به میزان صعود، ارتفاع محل سکونت، آسیبپذیری فردی و سایر عوامل خطرساز گرفتار میسازد. کوهگرفتگی حاد(acute mountain sickness) ، شایعترین تظاهر بیماری ارتفاع است و به صورت تیپیک در عرض 12-6 ساعت پس از ارتفاع گرفتن، منجر به سردرد و بیحالی میشود.
این وضعیت ممکن است دربرخی از افراد به سمت ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا(high-altitude cerebral edema) پیشرفت کند. علامت آغاز این وضعیت، تشدید علایم کوهگرفتگی حاد، پیشرفت به آتاکسی و درنهایت، کما و مرگ در صورت عدم درمان است. ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا شایع نیست ولی شایعترین علت مرگ ناشی از بیماری ارتفاع محسوب میشود. این بیماری ممکن است در افرادی که از سایر جهات سالم هستند، رخ دهد و به سرعت به سمت سرفه، تنگی نفس و خلط کفآلود پیشرفت کند. صعود آهسته، مهمترین اقدام برای پیشگیری از شروع بیماری ارتفاع است. در صورتی که انجام این کار ممکن نباشد یا علایم علیرغم صعود آهسته رخ دهند، میتوان از استازولامید یا دگزامتازون برای پیشگیری یا درمان کوهگرفتگی حاد استفاده کرد. پایین آمدن از کوه برای تمام افراد دچار ادم مغزی یا ریوی ناشی از ارتفاع بالا، الزامی است. مبتلایان به بیماری ریوی یا کرونری پایدار ممکن است بتوانند به ارتفاعات بالا سفر کنند ولی در معرض خطر تشدید این بیماریها هستند. استفاده از درمان دارویی برای این بیماران، منطقی به نظر میرسد.
مقدمه
بیماری ارتفاع در افرادی که به نواحی مرتفع (2500 متر یا بالاتر) مسافرت میکنند، بسیار شایع است. تقریبا 25% از مسافران به مناطق مناسب اسکی در کلرادو، 50% از مسافران هیمالیا و نزدیک به 85% از کسانی که مستقیما بر فراز منطقه قله اورست پرواز میکنند، علایم کوهگرفتگی حاد را گزارش میدهند. شیوع ادم مغزی و ریوی ناشی از ارتفاع بالا که انواع شدیدتر بیماری ارتفاع هستند، کمتراز کوهگرفتگی حاد است و حدودا 4%-0.1% برآورد میشود. عوامل خطرساز بیماری ارتفاع شامل صعود سریع، فعالیت فیزیکی شدید، سن کم، زندگی در مناطق کمارتفاع و سابقه بیماری ارتفاع است. صعود سریع، مهمترین- و قابل تعدیلترین- عامل خطرساز است. توصیههای مربوط به کاهش خطر بیماری ارتفاع در جدول 1 فهرست شدهاند.
تعاریف مورد توافق برای کوهگرفتگی حاد و ادم مغزی و ریوی ناشی از ارتفاع بالا در سمپوزیوم بینالمللی هیپوکسی(International Hypoxia Symposium) معروف به کنفرانس دریاچه لوئیز(. Lake Louise Conference) انجام شد (جدول 2). ابزارهای نمرهدهی بر مبنای این معیارها میتواند برای راهنماهای سفر و پزشکان مفید باشد.
توصیههای کلیدی برای طبابت
ردهبندی شواهد
توصیه بالینی
C
صعود آهسته، موثرترین روش برای پیشگیری از بیماری ارتفاع است.
B
داروهای موجود برای پیشگیری و درمان کوهگرفتگی حاد و ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا شامل استازولامید و دگزامتازون است.
C
پایین آمدن از کوه برای افراد دچار ادم مغزی یا ریوی ناشی از ارتفاع بالا، اجباری است. در صورتی که پایین آمدن ممکن نباشد، اکسیژن مکمل، استراحت و قرارگیری در یک اتاقک سیار اکسیژن پرفشار میتواند وضعیت بیماران را پایدار کند.
B
پروفیلاکسی با سالمترول، نیفدیپین، دگزامتازون یا مهارکنندههای فسفودی استراز-5 تادالافیل، سیلدنافیل) ممکن است از بروز ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا بکاهد.
C
نارسایی احتقانی قلب جبراننشده، بیماری انسدادی مزمن ریه شدید و پرفشاری خون ریوی، کنترااندیکاسیونهای مواجهه با ارتفاع هستند.
C
محدود کردن فعالیت در ارتفاعات بالا در مبتلایان به بیماری پایدار شریان کرونر ضروری نیست.
A:شواهدبیمارمحورقطعی با کیفیت مطلوب؛ B: شواهد بیمارمحورغیرقطعی یا باکیفیت محدود؛ C: اجماع،شواهدبیماریمحور، طبابت رایج، عقیده صاحبنظران یا مجموعه موارد بالینی.
جدول 1. توصیههایی برای تطابق با ارتفاعات بالا
از پرواز یا رانندگی به مناطق مرتفع مگر در موارد ضروری، خودداری کنید. پیادهروی بهترین گزینه است زیرا اجازه تطابق را میدهد.
در صورتی که علایم بیماری ارتفاع را دارید، صعود نکنید.
وقتی در ارتفاعات بالاتر از 3000 متر هستید، در ارتفاعی بیشتر از 600-300 متر نسبت به شب گذشته نخوابید.
در صورتی که علایم شما در طی 12 ساعت بهبود نیابند، پایین بیایید.
آگاه باشید که سرعت تطابق افراد، مختلف است.
کوهگرفتگی حاد و ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا
با وجود این که پاتوفیزیولوژی کوهگرفتگی حاد و ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا کاملا مشخص نشده است، شواهد کنونی حاکی از این است که هیپوکسمی هیپوباریک، برخلاف پاسخ معمول که به صورت دیورز بارز در کوهنوردان غیرمبتلاست، منجر به احتباس نسبی مایع در این بیماران میشود. این مساله باعث ادم مغزی مختصری میگردد که در افراد دچار کوهگرفتگی حاد متوسط تا شدید و ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا روی میدهد. میانجیهای پیشنهادشده برای چنین واکنشی شامل عامل رشد اندوتلیال عروقی(1)، نیتریک اکسید سنتاز(2) و برادیکینین هستند.
تشخیص
علایم کوهگرفتگی حاد و ادم اولیه مغزی ناشی از ارتفاع بالا شامل سردرد و حداقل یکی از موارد زیر است: بیاشتهایی، تهوع و استفراغ، گیجی یا احساس سبکی سر، دشواری در خواب و خستگی یا ضعف. این علایم به سادگی با یک بیماری ویروسی اشتباه گرفته میشوند. با این وجود، معیارهای کلیدی عبارتند از افزایش اخیر ارتفاع و (هرچند به طور ویژه ذکر نشده) عدم وجود دیگر علل برای چنین علایمی. علایم بیماری حاد کوهستان به صورت تیپیک در عرض 12-6 ساعت پس از افزایش ارتفاع رخ میدهند و محدوده آنها از علایم خفیف با بهبود خودبهخودی (به ویژه در ارتفاعات کمتر از 3500 متر) تا علایم شدید همراه با پیشرفت به سمت ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا متغیر است. ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا، یک کوهگرفتگی حاد مرحله نهایی قلمداد میشود و به معنای آتاکسی (که با آزمون قدم برداشتن «پاشنه به پنجه»(3) ارزیابی میشود) یا تغییر در وضعیت ذهنی در فردی است که به کوهگرفتگی حاد مبتلا شده است. ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا در عرض چند ساعت، از آتاکسی خفیف به سمت کما و مرگ پیشرفت میکند.
پیشگیری و درمان
مقبولترین روش برای پیشگیری از کوهگرفتگی حاد و ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا، پایین آمدن آهسته است. با وجود این، بسیاری از کوهنوردان با انجام این توصیه مشکل دارند. قانون کلی برای افرادی که در ارتفاعات بلندتر از3000 متر قرار دارند این است که در ارتفاعی بیشتر از 600-300 متر نسبت به شب گذشته نخوابند.
استازولامید که یک مهارکننده کربنیک انهیدراز است را میتوان برای پروفیلاکسی به کار برد؛ این دارو باید حداقل یک روز پیش از صعود آغاز شود و تا زمان تطابق با بالاترین ارتفاع خواب ادامه یابد (جدول 3). با وجود این که یک مرور نظاممند در سال 2001 مشخص کرد که دوزهای پایین این دارو موثر نیستند، یافتههای مطالعات جدیدتر به نفع استفاده از دوز mg 125 دو بار در روز برای پروفیلاکسی است. عوارض جانبی ممکن است شامل پارستزی (شایع)، دیورز خفیف و اجتناب از مصرف نوشیدنیهای گازدار به دلیل مهار کربنیک انهیدراز بزاقی باشد. استازولامید در افراد دچار آلرژی نسبت به عوامل سولفا، کنترااندیکه است.
دگزامتازون نیز برای پروفیلاکسی و درمان کوهگرفتگی حاد به عنوان داروی خط دوم اثربخش است ولی کمکی به تطابق نمیکند و بنابراین زمانی که مصرف آن قطع شود، ممکن است منجر به کوهگرفتگی حاد برگشتی (rebound) شود. یک مطالعه کوچک نشان داده که تئوفیلین با دوز پایین نیز برای پیشگیری از کوهگرفتگی حاد موثر است.
درمان ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا در صورت امکان با پایین آمدن فوری آغاز میشود. کم کردن ارتفاع به میزان300 متر شاید تمام آن چیزی باشد که مورد نیاز است. در صورتی که امکان پایین آمدن وجود نداشته باشد (مثلا به دلیل شرایط آب و هوایی) باید از اکسیژن کمکی استفاده کرد و بیمار تا زمانی که امکان پایین آمدن فراهم شود، در یک اتاقک سیار اکسیژن پرفشار قرار گیرد. اتاقکهای سیار اکسیژن پرفشار، نسبتا سبک هستند و گروههای نجات در ارتفاعات بالا معمولا این اتاقکها را به همراه دارند. از این اتاقکها میتوان در سفر گروههای بزرگ استفاده کرد و معمولا در ایستگاههای نجات هم در دسترس قرار دارند. همچنین باید تا زمان امکانپذیر شدن کاهش ارتفاع و بهبود علایم از دگزامتازون استفاده کرد.
جینکو (Ginkgo) به منظور پروفیلاکسی و درمان کوهگرفتگی حاد و ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا مورد مطالعه قرار گرفته است ولی نتایج آن متغیر بودهاند لذا استفاده از آن توصیه نمیشود. با وجود اینکه پایین آمدن و درمان در مورد افراد دچار موارد خفیف کوهگرفتگی حاد ضرورتی ندارد، بیماران دچار بیماری متوسط تا شدید را باید مشابه ادم مغزی اولیه ناشی از ارتفاع بالا مورد درمان قرار داد.
جدول 2. معیارهای کنفرانس دریاچه لوئیز برای بیماری ارتفاع
وضعیت
معیار*
کوهگرفتگی حاد
سردرد و حداقل یکی ازعلایم زیر: خستگی یا ضعف؛ گیجی یا احساس سبکی در سر؛ علایم گوارشی (تهوع یا استفراغ، بیاشتهایی)؛ دشواری در خوابیدن
ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا
تغییر در وضعیت ذهنی یا آتاکسی در فرد دچار کوهگرفتگی حاد، یا تغییر در وضعیت ذهنی و آتاکسی در فرد فاقد کوهگرفتگی حاد
ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا
حداقل دو مورد از علایم زیر: تنگی نفس حین استراحت، سرفه، ضعف یا کاهش کارکرد فعالیتی، احساس فشار یا احتقان در قفسه سینه و حداقل دو مورد از نشانههای زیر: کراکل یا ویز در حداقل یکی از ریهها، سیانوز مرکزی، تاکیپنه، تاکیکاردی
*--- نشانهها و علایم باید در صورت افزایش اخیر در ارتفاع رخ داده باشند.
ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا
پاتوفیزیولوژی ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا به خوبی شناخته نشده است ولی تصور میشود که مکانیسم اولیه، انقباض شدید عروق ریوی ناشی از هیپوکسی باشد که منجر به افزایش فشار مویرگی ریوی میشود. افزایش فشار مویرگی ریه باعث تخریب مکانیکی مویرگهای ریه و نشت بدون التهاب مایع به فضاهای میانبافتی و آلوئولی میشود. فراهمی محدود اکسید نیتریک ممکن است فشار شریانی ریه را افزایش دهد و اختلال انتقال سدیم و آب درون ریه نیز میتواند نقشی در این پاتوفیزیولوژی داشته باشد.
بروز و عوامل خطرساز
بروز ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالادر کوهنوردان تطابق نیافته در ارتفاع 4600 متری تقریبا 4 است. عوامل خطرساز ایجاد ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا مشابه کوهگرفتگی حاد و ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا و شامل آسیبپذیری فردی، سابقه بیماری ارتفاع و فعالیت فیزیکی شدید است. کوهگرفتگی حاد، پیششرط ایجاد ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا نیست.
تشخیص
ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا معمولا شبهنگام و تقریبا 4-1 روز پس از صعود سریع به ارتفاعات بالای 2400 متر رخ میدهد. افراد مبتلا ممکن است در ابتدا خستگی، ضعف، تنگی نفس، کاهش تحمل فعالیت و تاخیر در رفع خستگی پس از فعالیت را گزارش کنند. نشانههای فیزیکی شامل خلط کفآلود همراه با سرفه، سیانوز، رال، کاهش اشباع اکسیژن، تاکیپنه و تاکیکاردی است. وقتی شک بالینی به ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا وجود داشته باشد، کاهش اشباع اکسیژن (که با پالس اکسیمتر سیار که عموما در اردوگاههای پشتیبانی موجود است، اندازهگیری میشود) میتواند تشخیص را تایید کند. در صورت دسترسی، در رادیوگرافی قفسه سینه ارتشاحات تکهای غیرمتقارن در قسمتهای مختلف ریه دیده میشود.
جدول 3. داروهای موجود برای پیشگیری و درمان بیماری ارتفاع
دارو
اندیکاسیون
دوز معمول
استازولامید
پیشگیری و درمان کوهگرفتگی حاد (درمان خط اول)*
mg 125 دو بار در روز (پروفیلاکسی)mg 250 دو بار در روز (درمان)
دگزامتازون
پیشگیری از کوهگرفتگی حاد†درمان کوهگرفتگی حاد†پیشگیری از ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا †درمان ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا †‡
mg 4 هر 12-6 ساعتmg 4 هر 6 ساعتmg 4 هر 6 ساعتmg8، سپسmg4 هر 6 ساعت
نیفدیپین
پیشگیری و درمان ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا †
mg 20 هر 12-8 ساعت
سالمترول
پیشگیری و درمان ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا †
gµ 125 هر 12 ساعت
سیلدنافیل
پیشگیری و درمان ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا †
mg 20 هر 8-6 ساعت
تادالافیل
پیشگیری و درمان ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا †
mg 10 هر 12 ساعت
* --- اندیکاسیون مورد تایید اداره نظارت بر غذا و داروی ایالات متحده (FDA)† --- اندیکاسیون تاییدنشده توسط FDA‡--- پایین آمدن اجباری است.
جدول 4. بیماریهای مزمن تحت تاثیر مواجهه با ارتفاع
بیماری
توصیه
آریتمیها
آستانه پایینتری برای افزایش بروز آریتمیها در ارتفاعات بالا وجود دارد؛ اکسیژن کمکی فراهم کنید و فعالیت را محدود سازید.
آسم
به نظر نمیرسد تشدید آن مرتبط با ارتفاع باشد؛ درمان معمول را ادامه دهید.
بیماری انسدادی مزمن ریه
خطر، وابسته به شدت بیماری است؛ پالساکسیمتری انجام دهید و اکسیژن کمکی را به میزان نیاز تنظیم کنید.بیماران مبتلا به بیماری شدید نباید به ارتفاعات بالا سفر کنند.
نارسایی احتقانی قلب
خطر رفتن به وضعیت عدم جبران به شدت بیماری، سطح فعالیت و میزان بالارفتن وابسته است؛ ممکن است به افزایش اکسیژن کمکی نیاز باشد.بیماران علامتدار باید در مورد هر گونه تغییری در ارتفاع، محتاط باشند؛ بیماران دچار نارسایی احتقانی قلب جبراننشده نباید به مناطق مرتفع سفر کنند.
بیماری شریان کرونر
ارزیابی فردی ضروری است؛ پروفیلاکسی دارویی مناسب را انجام دهید (نظیر دگزامتازون یا استازولامید)؛ انجام آزمون ورزش را پیش از صعود مدنظر داشته باشید.بیماران باید تطابق جوی را به خوبی انجام دهند و نیز باید قادر به شناسایی علایم آنژین، کوهگرفتگی حاد، ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا و ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا باشند.
پرفشاری خون
افزایش خفیف و گذرا در فشار خون انتظار میرود که نیازی به درمان ندارد؛ کنترل فشار خون را در سطح دریا انجام دهید وتمام داروها را ادامه بدهید.
پرفشاری خون ریوی
سفر به مناطق مرتفع برای افراد مبتلا به پرفشاری خون ریوی به دلیل محیط هیپوکسیک و خطر ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا کنترااندیکه است؛ در صورتی که سفر ضروری باشد، بلوکرهای کانال کلسیم، ایزوپروترنول و اکسیژن کمکی میتواند کمککننده باشد.
بیماری سلول داسیشکل
سفر به مناطق مرتفع به دلیل افزایش بروز انفارکت طحال و بحران سلول داسیشکل، کنترااندیکه است.
پیشگیری و درمان
ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا علت اصلی مرگ ناشی از بیماری ارتفاع محسوب میشود؛ ولی با صعود محتاطانه، قابل پیشگیری و با تشخیص و درمان زودرس، قابل برگشت است. کارآزماییهای تصادفیشده کوچک نشان دادهاند که مصرف پروفیلاکتیک دگزامتازون، نیفدیپین، سالمترول و مهارکنندههای فسفو دی استراز-5 (تادالافیل یا سیلدنافیل) در صورتی که یک روز پیش از صعود آغاز شوند، از میزان بروز ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا در افراد دارای سابقه این بیماری میکاهند؛ ولی استازولامید این گونه نیست. هیچ گونه مطالعه مقایسهای که نشانگر برتری یکی از این داروهای پروفیلاکسی نسبت به دیگری باشد، وجود ندارد.
گزارشهای موردی به صورتی ثابت نشان دادهاند که اکسیژن کمکی، استراحت نسبی و پایین آمدن منجر به بهبود در افراد مبتلا به ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا میشود. پایین آمدن فوری، درمان انتخابی است. از اکسیژن کمکی باید در صورت وجود استفاده شود و شبیهسازی پایین آمدن، با قرار دادن بیمار در اتاقک سیار اکسیژن پرفشار میتواند به صورت موقتی مفید باشد. در شرایطی که پایین آمدن امکانپذیر نیست، شواهد محدودی حاکی از این هستند که درمان با استازولامید، استراحت در بستر، نیفدیپین، اکسیژن کمکی، سالمترول یا مهارکنندههای فسفودی استراز-5 ممکن است بتوانند اشباع اکسیژن و ادم ریه را بهبود بخشند. شواهد محکمی وجود ندارد که داروها بیش از پایین آمدن در بهبود پیامدها یا تسهیل رفع ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا موثر باشند.
سایر بیماریهای طبی ناشی از ارتفاع بالا
در ارتفاعات بالا سرفه خشک در فقدان دیگر علایم ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا، شایع است و ممکن است آن قدر شدید باشد که منجر به ناراحتی بسیار زیاد یا شکستگی دنده شود. علت برونشیت و سرفه ناشی از ارتفاع بالا، احتمالا چندعاملی و شامل ترکیبی از تحریک مژکها و مخاط تنفسی، آبریزش بینی منجر به تنفس دهانی، انقباض برونشها، عفونت مجاری تنفسی و مقادیر اندک ادم ریه است. تنفس از طریق ماسک صورت یا مکیدن آب نبات برای تخفیف سرفه، توصیه میشود.
ادم محیطی که ندرتا نشانگر بیماری قابل توجهی است نیز در ارتفاعات بالا دیده میشود. این وضعیت معمولا گذراست، با پایین آمدن رفع میشود و در صورت نیاز با دیورتیکها کنترل میگردد.
رتینوپاتی ناشی از ارتفاع بالا یک بیماری شایع و معمولا خوشخیم است که تصور میشود به دلیل افزایش جریان خون شبکیه در واکنش به وضعیت هیپوکسی در ارتفاعات بالاتر از 5000 متر ایجاد شود. این مشکل با وجود اینکه معمولا فاقد علامت است، میتواند با سایر بیماریهای ناشی از ارتفاع همراه باشد و بروز کوهگرفتگی حاد و ادم مغزی و ریوی ناشی از ارتفاع زیاد را پیشگویی کند. کراتیت ماورای بنفش(1) (کوری برف) که از آسیب اپیتلیال قرنیه در اثر مواجهه با پرتوهای ماورای بنفش ناشی میشود، یک وضعیت شایع دیگر در ارتفاعات بالاست که ممکن است ناتوانکننده باشد. استفاده از عینکهای آفتابی محافظتکننده در برابر اشعه ماورای بنفش با شیشههای بزرگ و صفحههای کناری هنگام مسافرت در شرایط برفی در ارتفاعات بالا توصیه میشود. درمان معطوف به کاهش درد و پیشگیری از عفونت حین ترمیم اپیتلیوم قرنیه است. داروهای مطرح، ضدالتهابهای غیراستروییدی و دیگر مسکنها، آنتیبیوتیکهای چشمی و سیکلوپلژیکهای موضعی راشامل میشود. داروهای ضدالتهاب غیراستروییدی چشمی، ضددردهای موثری برای خراشهای قرنیه هستند و با فرایند التیام، تداخلی ایجاد نمیکنند. در صورتی که از لنز تماسی استفاده میشود باید آنها را برداشت و چشم درگیر را معمولا باید بست. کوهنوردانی که تحت کراتوتومی رادیال(1) قرار گرفتهاند در خطر شیفت انکساری شدید و ناگهانی قرار دارند؛ با وجوداین، به نظر نمیرسد افرادی که کراتکتومی انکسار نوری(2) انجام دادهاند، در معرض این خطر باشند.
بیماریهای مزمن و مواجهه حاد با ارتفاع
هر چه ارتفاع افزایش یابد و اشباع اکسیژن شریانی کم شود، احتمال بدتر شدن بیماریهای طبی مزمن وجود دارد. بنابراین برخی از بیماریها (نظیر پرفشاری خون ریوی، بیماری انسدادی مزمن ریه، نارسایی احتقانی قلب کنترلنشده) کنترااندیکاسیونهای صعود به ارتفاعات بالا هستند (جدول 4). این بیماریها به استثنای بیماری انسدادی مزمن ریه، خطر کوهگرفتگی حاد را افزایش نمیدهند.
تغییر در فشار بارومتریک بر افراد مبتلا به پرفشاری خون، بیماری شریان کرونر و آریتمی تاثیر میگذارد. علیرغم فشار اضافی که ارتفاعات بالا بر سیستم قلبی- عروقی تحمیل میکند، محدود کردن فعالیت در بیماران دچار بیماری پایدار شریان کرونر منطقی نیست. کوهگرفتگی حاد، ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا و ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا میتوانند ناپایداری قلبی- عروقی را تشدید کنند؛ آگاه کردن بیماران نسبت به نشانههای هشداردهنده این وضعیتها حایز اهمیت است. تطابق مناسب و پروفیلاکسی متناسب توصیه میشود.
بیماران مبتلا به کمخونی سلول داسیشکل در معرض افزایش خطر انفارکت طحال و عوارض بحران سلول داسیشکل در ارتفاعات1500 متری و بالاتر قرار دارند. درمان کمخونی سلول داسیشکل با رفتن به ارتفاع تغییری نمیکند و اکسیژن کمکی باید همواره در دسترس این افراد باشد.
دیابت به ویژه دیابت نوع 1، چالشی منحصربهفرد پیش روی پزشکی است که با بیمار در مورد مسافرت به ارتفاعات بالا مشاوره میکند. با وجود اینکه خطر بیماری ارتفاع در کوهنوردان دیابتی افزایش نمییابد، آنها باید از مشکلات احتمالی در زمینه کنترل قند خون که ممکن است به دلیل حضور در یک منطقه دوردست– و غالبا بسیار سرد- پیچیدهتر گردد، آگاه باشند. دستگاههای سنجش گلوکز معمولا در ارتفاعات بالا یا در محیطهای سرد به خوبی کار نمیکنند.
نظرات (۰)